پاکی عشق
امشب دلم میخواد بنویسم برای تو برای خودم
الان نزدیک سحر و من بیدارم و میخوام برای تو
تو دلکده قشنگی که ساختیم از عشق بنویسم
.jpg)
امشب یه حس عجیبی دارم
دلم میخواد تا صبح بیدار بمونم و به تو به عشقمون و به
خاطرات قشنگمون فکر کنم
فکر میکنم من و تو نصف راه رو اومدیم و سختی هاش رو
سپری کردیم
حالا مونده طی کردن مراحل عادی برای شروع یک زندگی
چه زندگی؟
زندگی من و تو؟
آره
میدونم که خیلی واسه زودتر شروع شدنش تلاش میکنی و
مطمئن باش از این همه زحمتی که میکشی پشیمون نمیشی
سخته روزهارو بدون تو طی کردن
منم دلم میخواد این روزها سریع بگذره
اما خیلی ها میگن عشق توی زندگی تموم میشه!
من میترسمممممممممم
من و تو این عشق رو ساده بدست نیاوردیم
من میدونم که عشق ما تموم نمیشه
پس باید این فکرهارو دور بریزم و چشم به آینده
شیرینمون بدوزم
چقدر دلم برات تنگ شده
چقدر دوستت دارم
و برات بیقرارم
بیشتر از دیروز کمتر از فردا
وقتی با چشمای عاشقت من و نگاه میکنی یک چیزی توی
وجودم شعله ور میشه و شعله هاش انقدر زبونه میکشه که
من و خاکستر میکنه
هیچوقت اون نگاه شیرین رو ازم نگیر
توی این روزهای عزیز برای خوشبختیمون خیلی دعا کردم
برای اینکه همیشه عاشق باشیم وهیچوقت همدیگر رو ترک
نکنیم
برای من وجود تو بهترین اتفاقی بود که توی زندگیم
افتاده
و من حاضر نیستم این اتفاق رو با هیچ چیز تو دنیا
عوض کنم
میدونی چرا؟
چون هیچ چیز تو دنیا به اندازه تو برام ارزش نداره
چون تو خودت تمام دنیای منی
چون تو نیمی از جسم و روح منی
من هیچ چیز از تو نمیخوام فقط همیشه دوستم داشته باش و
بهم لبخند بزن
تا با لبخند قشنگت زندگیم معنی بگیره و دوست داشتنت
زندگیم رو گرم کنه
لحظه هایی که با توام نمیدونم زمان چطوری میگذره انگار
به
عشق ما حسادت میکنه و عقربه هاش رو وادار میکنه تا
با
سرعت بیشتری بچرخن
بازم زمستون تو راه زمستون فصل عشق فصلی که تورو دیدم
و بهم پیوستیم
فصلی که بهمون یاد داد چطوری عاشق بشیم
ساسان عزیزم می خوام بدونی دیوانه وار دوستت دارم
شاید
کلمه دوستت دارم برای عشق ما حقیر باشه
این و بدون اگه نفسی تو وجودم میاد و میره فقط به
خاطر تو و عشق تو
اگه زندم و زندگی رو دوست دارم به خاطر اینکه یکی همین
نزدیکی ها منتظر تا من و در آغوش بگیره و بهم بگه تا
ابد مال منه بگه دوستم داره و همیشه کنارم میمونه
بیا با من باش و عاشق باش
دوستت دارم
------------------------------------------------------------------------------------------------
عزیزم
به شرافتم قسم می خورم این عشق رو تو قلبم حفظ کنم
قسم می خورم به خاطر تو همه ی تلاشمو بکنم
همه ی سرمایه ی من همین عشقیه که دارم
برای همیشه
نوشته شده توسط: ساسان
عطر تو(برای المیرای عزیزم)
این لحظه.
این لحظه همون لحظه ی تلخیه که چند ساعت به رفتن مونده
به جز تو شاید تنها خود تویی که همه ی من رو غرق خودت
کردی .
بوی عطر تو حتی قدرت نفس کشیدن رو ازم میگیره.
دستام خالی از تو شده و یه احساس عجیبی داره گلوم رو
چنگ می زنه.
هرچی میخوام صدای سکوت شب رو بشنوم انگار تو سکوت هم
صدای تو از همین نزدیکی شایدم یه کم دور تر نمیگذاره
چیزی بشنوم.
جای دوری نمی رم.
نزدیکم خیلی.
اما خیلی دورم.
چون انگار نیستی یکی دو روزی همین نزدیکی.
نمی دونم چرا انگار دارم به فاصله ی شهر ها و شهرها
دورتر از تو این حرفارو به تو می زنم.
اما چند تا سقف و دیوار تا خونه ی تو بیشتر فاصله
ندارم.
کاشکی صبح نشه.
کاشکی اون لحظه هایی که دارم ازت یه کم دور می شم خوابم
ببره.
کاشکی چشمم به جاده نخوره.
شاید نباید لحظه ای از تو دور بود.
اما نه.
شاید باید لحظه ای باشه که بیشتر حس کنم
چی رو یه کم اون ور فقط یه کم اون ور تر واسه خود
خودم دارم.
من قلبم رو اونجا جا گذاشتم.
اما نه شاید یه چیزی بیشتر از این حرفا!!!
شاید من خودم رو اونجا تو 21947323جا گذاشته باشم.
چرا شاید؟من بدون شک همه چیزم رو همه چیزو!!
همه ی دنیام رو اونجا پیش تو جا گذاشتم.
عاشقتم.
بر میگردم زود.
نه فقط واسه دیدن تو.
برای دیدن خودم بر میگردم.
-------------------------
عشقم رفت
رفت و قبل رفتن وقتی با کلی گریه خوابم کرد
واسم رو برگهای کلبه قشنگمون یادگاری نوشت
شاید یه دوروزی رفته همین نزدیکی
اما دوروز برای من ۲سال میگذره
چقدر دلم براش تنگ شده
چقدر سخته وقتی بیدار میشی ببینی کنارت نیست
وای خدا کاش میخوابیدم دو سه روز بیدار نمیشدم
تا تو برگردی
زود بیا من طاقت جدایی ندارم
دوستت دارم عزیزم
مرسی از نوشته زیبات
منتظرت میمونم تا زود پیشم برگردی
نوشته شده توسط: المیرا
----------------------------------------